وبار دیگر مسلخ نو اندیشی دینی
بسم الله الرحمن الرحیم
این روزها بازهم شاهد تکرار سیر اتهامات به شهید بهشتی هستیم گویا تاریخ به خود متعهد است تا ابد خود را تکرار کند،گویی تاریخ به خود قول داده است که چرخه ریختن خون وآبروی مومنان به خداوندی که معتقد به انسان است را که میخواهند این ایمان خود وآن اعتقاد خداوند را جار بزنند ادامه دهد،باز هم یک حمال دین و یک عمله ارتجاع شهید بهشتی را هدف آماج تیر های کینه جریان ارتجاعی که جز حود هیچ کس را مومن به خدا نمی داند همان جریانی که اگر کسی مکررات آنها را کم تاثیر دید و خود سعی کرد حرف حق رسولان الهی را از نو بیافریند کافرش می پندارند،این روزها یک ذهن بسته به شهید بهشتی ذهنیتی حق برای تمام تاریخ تهمت لیبرال بودن زده است شاید فقط به این دلیل که شهید بهشتی سحر کلام مارکسیست ها را با نور کلام از کلام نورحق مطلق برگرفته خویش باطل می کرد ،اما این ذهن بسته نمی خواهد بدانند جوانان این دوران که شهید بهشتی همانقدرکه بطلان مارکسیسم را اثبات می کرد ،با عمله های فاشیسم سرمایه گرایی یا همان لیبرال های وطنی هم مقابله میکرد تا جایی که همان ها سیر تهمت ها را به این شهید بزرگوار روانه می کردند ،در حدی که پیر منادی عشق در دوران مدرن یعنی امام به عرش سفر کرده امت (ره) می فرمود من بیشتر از شهادت ایشان نارحت این همه مظلوم زیستن ایشان بودم، اما چرا این همه دشمنی با این شهید مظلوم که حتی بعد از شهادت ایشان ادامه دارد. بدیهی است شخصیت این مظلوم به گونه ای بود که از متعصب ترین اشخاص نسبت به دین تا نواندیشان دینی را گرد شمع وجود خویش پروانه وار جذب می کرد ، از روابط نزدیک ایشان با معلم شهید دکتر علی شریعتی که برخلاف برخی انصاف را در قبال مرحوم دکتر رعایت می کرد و معتقد بود علیرغم وارد بودن نقد ها به مرحوم دکتر که هیچ انسانی خالی از خطا نیست معتقد بود خدمات مرحوم دکتر شریعتی به قدری بیشتر از اشتباهات ایشان است که غیر قابل مقایسه با اشتباهات ایشان است. پس از همین روست که شیطان تصمیم گرفته حتی سی سال بعد از شهادت ایشان هم رها نکند ایشان را و به عمله خود دستور حمله به این شهید بزرگوار را مید هد زیرا شهید بهشتی ترجمان تهی از نقص نو اندیشی دینی بود که آغاز گر آن مرحوم دکتر علی شریعتی (ره) بوده است هرچند ایشان هم (یعنی شهید بهشتی) ازطرف عمده جریان متعصب به اومانیسم یا از طرف پیروان ادیان خود ساخته سیر تهمت ها را پذیرا شد، مارکسیست ها به ایشان تهمت ارتجاع و تحجر میزدند ، ومزدور های بی جیره مواجب فاشیسم سرمایه گرایی برای رفع اتهام از خود با همکاری مشتی حمال تعصب و ارتجاع دینی به شهید بهشتی تهمت لیبرال بودن میزده و میزنند.
اما آنچه که مهم است ومشخص است که شیطان را به فغان واداشته است سیر نو اندیشی دینی است و لزوم نوسازی برخی درونیات دینی است که شیاطین جن وانس خود را ملزم به مقابله با این سیر نواندیشی میدانند وهرگاه موفقیتی میخواهد جبهه حق را در بر بگیرد شتابان خود را به وسط معرکه می افکنند تا شکست را با طعم صلح بین حق طلبان و طاغوت نسبان به انسانیت بخورانند .
یا علی
- ۹۳/۱۰/۰۳